جنبهی مؤنث در بودیسم با تأکید بر نگاه تانترا به زن؛ قسمت سوم: زن در نگاه بودیسم
آزاده مدنی
از نگاه بوداییها آنهایی که به زنجیر امیال کشیدهشدهاند نمیتوانند به روشنگری دست یابند. در اینجا این روشنشدگی یا روشنی محض اشاره به یگانگی ذهن دارد. امیال، ولع دستیافتن به آنها را به وجود میآورد. حتی میانهروی راه بودا نیز بوسیلهی امیال تاریک میشود. در تفکر بودایی، زنان، خصوصاً جسمشان، زنجیرهایی از امیال مادی به حساب میآید. این مادهطلبی را دالاییلاما اینگونه میسراید:
«فرستادن پیک و واسطه
با دعوتهای فراوان برای عروس
امتناع، عدمگناه.
کاری که نام اهریمن را به میان میآورد
هیچ عمل هراسانگیزی
هیچ باخت و تخریبی در مال و منال
و همهاش برای لذت و شکوه کامل
با بوسهی سنگین
از آنچه در حقیقت تودهای از استخوان است
فراتر از خود، بدونوجود
اگر اینهمه فقط به امیال و شهوت است
پس چرا از درد و رنج رها نمیشود!؟
پوست و گوشت است که دوست دارم
لمس کنم و ببینم
پس چرا فقط گوشت نمیخواهی
که بیجان است در حالت عادی
از دست تو میگریزد، این ذهن را نمیبینی
هر چه حس در مییابد، ذهن نیست
پی چرا به مجامعت بیهوده بپردازیم؟
پس سرشت ناپاک این چیزها
آشکار است
و حتی اگر شکی باشد،
باید به زمینهای مردهسوزی بروم
و به ماندههای بویناک نگاه کنم
آیا دیدهای تودهای استخوان آدمی را
و در زمین مردهسوزی حالت بههم نخورده است؟
پس چه لذتی است در شهر مردگان
پر از اسکلتهای متحرک»[1]
این نگاه ضد چیزی است که در تانترا به آن ارج نهاده میشود. جسم خاکی و فیزیکی در نظر بودا و بسیاری از مکتبهای بودایی تنها مادهای بویناک بود که از بین میرفت و زن و خواستن تن او بیش از هر چیز سمبلی از این جسم بویناک است. به همین دلیل در بیشتر مکاتب بودایی ازدواج با اینکه نفی نمیشود، اما برای رهبانان ممنوع میگردد. عموماً در مکاتب بودایی پیران دین و راهبان مجاز به ازدواج و پیشگرفتن زندگی خانوادگی نیستند. البته استثنائاتی نیز وجود دارد که میتوان به دورهی خاص از شریعت زرد، تانترا و فرقهی شین[2] ژاپنی اشاره داشت. در برخی شاخههای متب ذن نیز زنان موردتوجه بیشتری قرار میگیرند. حتی در فرقهی مانند جودو، زنان از اکثریت برخوردارند.
اما در واقع باید گفت که اکثریت بوداییها در مورد زنان دچار بدبینی بودهاند و علت آن هم ترس از آلودهشدن به امیال و شهوات بود. راهبهی بودایی سوما در شعری چنین میگوید:
«جایگاه زن چه ضرری به ما میرساند
هنگامیکه ذهن کاملاً متمرکز شده است
هنگامی که دانش برای کسی که بدرستی به اصل اعتقادی بصیرت دارد بوجود میآید؟»[3]
این نظرگاه نسبت به زنان همچنین تأکید بر ضرورت مردبودن برای رهایی در برخی از مکاتب، در دورههایی حتی سبب تغییر جنسیت بعضی از زنان شده است.
[1]- دالاییلاما، آذرخشی در ظلمت، ترجمه غلامحسین سالمی، انتشارات کتابسرای تندیس، چاپ اول، 1380، ص 128-126.
[2]- در مکتب شین، چون دیرها موروثی هستند، پیر دیر باید برای خود وارثی بگذارد. همین مسئله موجب مباحبودن ازدواج میشود.
[3]- What (harm) could the woman`s state do tous, when the mindis well-concentrated, when knowledge exists for some one rightly having in sight into the doctrine (Therigatha, p.7)
From: young, serenity, Encyclopedia of woman and religion, Macmillan reference USA, New york, 1988, Volume 1.P: 108.